برخی مکروهات روزه

بسم الله الرحمن الرحیم

علاوه برمبطلات روزه برخی افراد در مکروهات اشتباه کرده وفکر می کنند آن موارد هم روزه را باطل می کند که جهت آشنایی بیشتر با مکروهات روزه به برخی ازآنها ذیلا اشاره می شود:

1- دوا ریختن به چشم وسرمه کشیدن درصورتی که مزه یا بوی آن به حلق برسد.

2-انجام دادن هرکاری که موجب ضعف شود مانند خون گرفتن وحمام  ورفتن.

3-بوکردن گیاهان معطر.

4-استعمال شیاف.

5-ترکردن لباسی که در بدن است.

6-کشیدن دندان وهرکاری که بواسطه آن از دهان خون بیاید.

7- مسواک کردن به چوب تر.

8-کاری که شهوت را به حرکت درآورد.

با آرزوی قبولی طاعات وعبادات والتماس دعا

الگو در کربلا

السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین

الگوی ولایت پذیری -پرچمداری-در کربلا:حضرت ابوالفضل(ع) وحضرت زینب (س)در کربلا در فرمانبری واطاعت از رهبر الهی وامام خود الگوی جهانیان هستند هردو پرچمدارانی با وفا وشجاعت که به اقتضای زمان به ترتیب پرچم قیام را تا سر حد مقصود بر دوش گرفتند، در طول تاریخ دو امام مأمور به سکوت بودند که در عهد آنها زنانشان مأمور به تبلیغ بودند که رسالت ابلاغ پیام دین وقیام را برعهده گرفتند1- حضرت زهرا(س)2-حضرت زینب(س)

الگوی ریش سفیدان: حبیب بن مظاهر

الگوی جوانان: علی اکبر علیه السلام

الگوی عاشقان ونوجوانان :قاسم بن حسن علیه السلام

الگوی ایثارگران: عبدالله بن حسن

الگوی کودکان:علی اصغربن حسین

الگوی توبه کنندگان: حربن یزید ریاحی

الگوی صبوران -عابدان-شجاعت -عزت -ولایت مداران-مدیریت بحران و…: زینب کبری(س)

 

عید نجات از جاهلیت مبارک

عید نبوت آخرین رسول ونبی خدا مبارک

وقتی نوای ملکوتی وحی، در فضای روحانی حرا شکفت، جبرئیل گفت: بخوان!

 
«نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد»

تو به پیامبری مبعوث شدی؛ با کوله باری از رسالت.

آمدی تا با تبلور حضورت، سرزمین خکشیده حجاز را نفسی دوباره ببخشی.

آمدی تا خار جهل و جهالت را برکنی.

آمدی تا بساط ظلم را برهم زنی.

 
فرستاده آخرین خدا بر زمین.

«تبارک الله احسن الخالقین».

پیامبری ات مبارک که روح انسانیت را در باغ جان ها شکوفا کردی.

***

حدیث دخترانه

باسلام وتبریک میلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله وتبریک روز دختر برهمه دخترای خوب ایران عزیز؛ چند حدیث به همین مناسبت از رسول خدا صل الله علیه وآله بیان می کنیم:

 رسول خدا صل الله علیه وآله می فرمایند:

مستدرک الوسائل جلد15

1- شخصی که دارای یک فرزنددختر باشداین دختر برای او بهتر از 1000 حج و1000جهاد درراه خدا وبهتراز1000 قربانی شتر وبهتراز 1000 مهمانی دادن است.

2- مرد صاحب فرزند دختر مورد رحمت الهی قرار دارد. 

جامع الاخبار صفحه 285

درهرروز 12 برکت ورحمت الهی بر خانه ای که در آن دختران زندگی می کنند نازل می شود وآن منزل مورد زیارت ودیدار ملائکه قرار می گیرد.

توضیح اینکه درصورتی این برکات عائد شخص دختردار می شود که در تربیت صحیح دینی وایمانی او تلاش نموده باشد وفرزند صالحی را به جامعه تحویل دهدکه عامل به احکام وشعائر دین باشد.

فلسفه تشریع امامت در خطبه فدکیه

فلسفه تشریع امامت در خطبه فدکیه

حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه پس از حمد و ثنای خداوند، بیان نعمت های الهی، فلسفه آفریننش و فلسفه احکام الهی می‌فرماید:

1. «و طاعتنا نظاما للملة»؛و اطاعت از ما اهل بیت نظم آیین و شریعت را به دنبال دارد.

این جمله و جمله بعدی عطف بر«فجعل الله الایمان…» است که در همین خطبه آمده است. بنابر این، معنایش این‌گونه است: خداوند اطاعت از ما اهل بیت را موجب نظم شریعت قرار داد.

روشن است که اطاعت از اهل بیت(ع) سبب نظم شریعت می‎شود؛ چرا که تمام مردم اطراف محور دین جمع می‌شوند و آن محور توسط امامی که عالم‌ترین و با تقواترین و جامع همه کمالات است، تبیین می‎شود. اهل بیت(ع) نسبت به دین از دیگران آگاه­ترند و به حقایق قرآن آشناتر؛ زیرا علم آنان به مبدأ وحی متصل است و به طور طبیعی هماهنگی امور دینی در اطاعت از آنان خواهد بود.

2. «و امامتنا أمانا من الفرقة [للفرقة]»؛ و رهبری ما را سبب ایمنی از تفرقه و پراکندگی قرار داد.

در این‌جا حضرت فاطمه(س) مسئله امامت را بیان کرده‌اند و به خلیفه و مردم تذکر داده‌اند که امامت و جانشینی پیامبر اسلام(ص) از آن ما است، و خدا آن‌ را برای جلوگیری از تفرقه مردم و جمع شدن دور یک محور قرار داده است. به بیان دیگر، خدای متعال امامت را قرار داده، تا این‌که امت اسلام متفرق نشوند و هر کدام به یک طرف نروند، محوری که عقل نیز آن‌را پذیرفته است. وقتی که شخصی از هر جهت؛ از جهت علم، تقوا، تدبیر، عدالت، ارتباط با خدا و … بر دیگران رجحان داشته باشد، طبعا همه باید به سراغ او بروند، وقتی چنین شد، بنابر این تفرقه و پراکندگی به وجود نخواهد آمد.

این سخن الهام گرفته از حدیث ثقلین است که دختر رسول گرامی اسلام(ص) آن‌را در خطبه فدکیه مطرح می‌کند. آن‌جا که پیامبر گرامی اسلام(ص) می‌فرماید؛ اگر بعد از من قرآن و اهل بیت(ع) را الگو قرار دهید و از آنها پیروی نمایید، هرگز دچار گمراهی، ضلالت و تفرقه نخواهید شد.

این دو فقره، در حقیقت بیان‌گر یک مضمون‌اند و آن این‌که نظام و بقای آیین و شریعت اسلامی و مصون بودن از تفرقه و پراکندگی، در گرو پیروی از رهبری اهل بیت(ع) است.

البته گفتنی است که برخی،در این‌جا «ملت» را به «امت» معنا کرده‌اند که منافاتی با آنچه ما بیان کرده‌ایم ندارد. بدیهی است که هر جامعه‌ای برای نظام و بقا باید دارای قطب فکری باشد که در رأس هرم بتواند تمام افکار و نظرها را به خود جذب کند و خلأ موجود را از این ناحیه بر طرف کند که در این صورت زمینه‌ای برای اختلاف باقی نمی‌ماند.

شریعت و جامعه‌ی اسلامی نیز برای ایمن ماندن از هر گونه اختلاف و پراکندگی در تمام ابعاد، پبروی از اهل بیت و اطاعت از آن بزرگوران را می‌طلبد؛ چراکه آنان با اتصالی که به منبع وحیانی و عالم غیب دارند، جواب‌گوی رشد افکار بشری در هر تمام زمینه‌ها، از اقتصاد گرفته تا سیاست، حقوق و… هستند.   

آیات مرتبط

سوره النساء (59) : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا

قالت السيدة الزهراء (س) في الخطبة الفدكية: “طاعتنا نظاماً للملة و إمامتنا أمانا من الفرقة” كيف نثبت هذا الأمر؟ أي كيف تكون قيادة الأئمة (ع) مؤدية إلى نظم الدين و مانعة من التفرقة؟
 

 

 

لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ

نکات ناب اخلاقی از سيره پيامبر (صل الله علیه وآله)

لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللّهَ کَثِیراً 

 مسلماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکوئى بود، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مى کنند. 

    در سالروز ميلاد فخر کائنات،‌ رسول اعظم، خاتم‌النبيين حضرت محمدبن عبدالله چهل نکته ناب از سيره آن حضرت را تقديم ارادتمندان ساحت قدسي نبي عظيم‌الشان اسلام میکنیم.

1)     دائماً متفکر بود

2)      اکثر اوقات ساکت بود

3)     خلقش نرم بود

4)     کسي را تحقير نمي‌‌کرد

5)     دنيا و ناملايمات هرگز او را به خشم نمي‌آورد

6)     حقي پايمال مي‌شد از شدت خشم کسي او را نمي‌‌شناخت تا اينکه حق را ياري کند

7)     هنگام اشاره به تمام دست اشاره مي‌فرمود

8)     وقتي خوشحال مي‌شد چشمها را به ‌هم مي‌نهاد

9)     بيشتر خنده‌هاي آن حضرت تبسم بود

10) مي‌فرمود حاجت کساني که به من دسترسي ندارند را ابلاغ کنيد

11) هر کس را به مقدار فضيلتي که در دين داشت احترام مي‌کرد

12) با مردم انس مي‌گرفت و آنان را از خود دور نمي‌کرد

13) در همه امور اعتدال داشته و افراط و تفريط نمي‌کرد

14) زبان خويش را از بيان سخنان غيرضروري کنترل مي‌کرد

15) در انجام وظيفه به هيچ وجه کوتاهي نمي‌کرد

16) بافضيلت‌ترين فرد نزد پيامبر خيرخواه‌ترين آنان براي مردم بود

17) پيامبر در هيچ محفل و انجمني نمي‌نشست و برنمي‌خاست جز آنکه به ياد خدا باشد

18) در مجالس جايگاه خاص براي خود برنمي‌گزيد

19) هنگامي که بر جمعي وارد مي‌شد در جاي خالي مي‌‌نشست و به ياران خويش دستور مي‌داد اين گونه عمل کنند.

20) هر کس براي رفع نياز رجوع مي‌کرد نيازش را برآورده مي‌کرد يا با کلام دلنشين آن حضرت قانع مي‌شد.

21) رفتار پيامبر آنقدر نرم بود که مردم او را همچون پدري دلسوز و مهربان مي‌دانستند و حق همه مردم نزد آن بزرگوار يکسان بود

22) مجلسش مجلس بردباري، حيا، صدق و امانت بود

23) عيب‌جو نبود و از کسي هم تعريف زياد نمي‌کرد

24) پيامبر نفس خود را از سه چيز پرهيز مي‌داد جدال، پرحرفي و سخنان غيرضروري

25) هرگز کسي را سرزنش نمي‌کرد

26) در پي لغزش‌هاي مردم نبود

27) سخن نمي‌گفت مگر در جايي که اميد ثواب در آن وجود داشت

28) سخن کسي را قطع نمي‌کرد مگر اين که از حد متعارف تجاوز مي‌کرد

29) به آرامي و متانت گام برمي‌داشت

30) کلامش مختصر، جامع، آرام و شمرده بود و آهنگ صدايش از همه مردم زيباتر بود

31) رسول خدا (ص) شجاع‌ترين، بهترين و سخاوتمندترين مردم بود

32) پيامبر در تمام حالات و در برابر همه مشکلات شکيبا بود

33) پيامبر بر روي زمين مي‌نشست و غذا مي‌خورد

34) با دست خويش کفش خود را وصله مي‌زد و جامه خود را با دست خود مي‌دوخت

35) آنقدر از ترس خدا مي‌گريست که جاي نماز آن حضرت نمناک مي‌‌شد

36) هر روز هفتاد بار استغفار مي‌کرد

37) لحظه‌اي از عمر بابرکت خويش را بيهوده نمي‌گذرانيد

38) ديرتر از همه مردم به خشم مي‌‌آمد و زودتر از همه راضي مي‌گشت

39) با ثروتمندان و تهيدستان يکسان دست مي‌داد و مصافحه مي‌کرد وقتي به کسي دست مي‌داد بيش از او دست خويش را باز نمي‌کشيد

40)با مردم شوخي مي‌کرد تا مردم را خوشحال سازد.

انشاءالله که عامل به سیره آن حضرت باشیم.