آیه

محتوای خطبه های حضرت زینب(س) بیان درس اصول وفروع دین وچکیده ای از معارف دین بود شروع خطبه ها 1-با حمد وثناوسپاس  الهی وتوجه به پروردگار وکه نشان توحید ورضا به رضای الهی وتوجه به هدف قیام وصبوری برای خدا بود.

2-سپس درود وسلام وصلوات برجد وپدر وبرادرانش کهدرسنبوت وامامت وتوجه به عصمت وطهارت اهل بیت بود

3-وقرائت آیات قرآن وانتخاب آیات هدفدار در زمینه انتقال عقاید واصول اخلاقی وتربیتی مثل استدراج ومهلت دادن خداوند برفاسقان وظالمان با دوهدف باز بودن در توبه وجبران ویا اتمام حجت وفرصت که موجب سنگینی بار گناه فاسق وشدت عقوبت اوست.

4-آیه درخصوص حیات ابدی شهدایی که در راه رضای الهی جان خود را فدا کردند

5-توجه به معاد وروز حسابرسی و داوری خداونددر قیامت

6-شجاعت و عدم هراس وناچیز شمردن دشمن درنده خو وگرگ صفت درحالی که در اوج قدرت بود.

7-توجه به بحث محرم ونامحرم وتأکید به عدم همکلامی با یزید ملعون مگر به ضرورت ابلاغ پیام کربلا

8-توجه ویژه و اهمیت دادن به حجاب با عتاب وخطاب یزید ملعون واعتراض به غارت حجاب اسرا

9-تبیین آسیب پذیری دشمن وحقیر وناتوان بودن دشمن با جمله :یزید تو نمی توانی نام مارا از یادها ببری ونور وحی را خاموش کنی

10-تبلیغ عمل به تکلیف در هر حال ودر هر زمان ودر هر مکانی-

11-داشتن روح عبودیت ومعنویت در سختی ها

12-توجه به کوتاه بودن عمر ظلم وفرمانروایی دنیا

13-اتخاذ موضع قهرمانانه واظهار پیروزی به جلب رضای الهی با جمله «مارأیت الا جمیلا»

14- توکل بخدا در هر حالی وشکایت به خدا در خطبه ها به منظور توجه دادن مردم به خداوند ومحکومیت عمل آنها به دلیل عدم رضای خداوند وخلاف دستور خدا در عمل ونحوه برخورد با اهل بیت پیامبر(ص) که تأکید به مودت ورعایت حریم اهل بیت علیهم السلام نموده اند….

حضرت زینب سلام الله علیها جهت علمداری  رساندن پیام کربلا از دو روش استفاده کرد: الف) ایراد خطبه وسخنرانی ب) برگزاری سوگواری ونوحه گری

در کوفه وکاخ ابن زیاد حضرت زینب سلام الله علیها بظاهر اسیر بود ولی اسارت کوچکتر از آن بود که از هیمنه وبزرگواری وعظمت روحی حضرت زینب(س) بکاهد ؛در مجلس ابن زیاد دربین همهمه وسروصدای مردم با یک اشاره دست مردم را ساکت کرد وبا لحنیکوبنده وشجاعانه همچون پدربزرگوارش امیرالمومنین علیه السلام سخنرانی کرد (بطوری که مردم کوفه که با علی علیه السلام سالها آشنا بودند در ذهنشان حضرت مولای متقیان تداعی کرد)وشروع به بیدارگری وتحریک وجدان وآماده سازی قیام برعلیه ظلم وستم وبیدادگری نمود؛ ایشان هادی مردم به خواب رفته بود وآنها را در فتنه اموی روشن گری وبصیرت دهی نمود بطوری که درفاصله بسیار کمی قیامهای متعدد برعلیه حکومت نامشروع امویان شکل گرفت….

قیام ونهضت امام حسین علیه السلام دو مرحله داشت{1-مبارزه وجهاد وشهادت 2-پیام رسانی وبیدارگری}

رهبری مرحله اول برعهده سیدالشهدا اباعبدالله الحسین علیه السلام بود که تاآخرین نفس وتا آخرین نفر ،هستی خودرا در راه خدا واحیای دین وتعالیم حضرت نبی(ص)فداکرد تا قیام بطور کامل به هدف خود برسد که الاسلام نبوی الحدوث وحسینی البقاء تحقق یافت

ورهبری وعلمداری مرحله دوم را ام المصائب -زهراسِیَر زینب کبری (س)برعهده گرفت ایشان با خطبه های شجاعانه وحیدرگونه خود در کوتاهترین زمان ممکن پرده از جنایات بنی امیه برداشت ورسوایشان کردوندای حق طلبی وظلم ستیزی -پاسداری از دین -عدالت خواهی ومظلومیت امام زمان خود سیدالشهدا علیه السلام را در مسیر اسارت ودر کاخ یزید وابن زیاد و دربرگشت روز زیارت اربعین حسینی (ع)وپس ازآن در مدینه منوره رساندند.

نقش دوم حضرت زینب سلام الله علیهادرکربلا حمایت از زنان وکودکان واهل بیت علیهم السلام بود بطوری که حتی موقع غارت خیام جنایتکاران یزید که با شلاق زنان وبچه هارا می زدند حضرت زینب تنها پناهگاه آنها بود که حضرت بدن خودرا درمقابل ضربات آنها قرار می داد وبقیه را دستور به فرارمی دادند.مثل 1- رهبری کاروان اسرا ؛ روز حرکت کاروان اسرا مسئولیت جمع کردن اسرا وسوار کردن ومراقبت ورابری آنها با حضرت زینب سلام الله بود2- حمایت وپرستاری از امام سجاد علیه اسلام ؛ وقتی  سپاه به ظاهر پیروز یزیدبه خیمه ها حمله کردند امام سجاد علیه السلام بشدت مریض بودند ودرون خیمه افتاده بود بطوری که بیم ازدنیا رفتن ایشان بود که توان بلند شدن هم نداشتند وخیمه هارا که آتش زدند حضرت زینب (س) از میان آتش با مظلومیت تمام وبه تنهایی جان ایشان را نجات دادند .در مجلس یزید وابن زیاد ستمگر که دستور قتل امام سجاد (ع) را دادند بافداکاری ورشادت واز جان گذشتگی حضرت زینب بازهم امام(ع) نجات پیداکردند4-جان نثاری درغارت خیام 4-دفاع از امام سجادعلیه السلام در مجلس ابن زیاد و یزید باشجاعت تمام و…

در این حدیث تربیتی پیامبر مهربانی ها حضرت ختمی مرتبت نبی مکرم اسلام(ص) می فرمایند:«کودکان را به 5 دلیل دوست می دارم:1-گریه می کنند چراکه گریه کلید بهشت است2-قهر می کنند ولی زود آشتی می کنند ودلی بی کینه دارند3-چیزی را زود خراب می کنندچون دلبستگی به آن ندارند4-باخاک بازی می کنندچون غرور وتکبر ندارند5-هرچه دارند می خورندچون غم فردا ندارند.»

راستی آدمی وقتی خوب فکر می کند متوجه می شود که گریه نکردن از قساوت قلب نشأت می گیرد وکسی که زیاد گریه کند قلبش رئوف ومهربان ورقیق می شودکه نسبت به سرنوشت دیگران نمی تواند بی تفاوت باشد ودر جهت اعتلای افراد جامعه اش ذره ای کوتاهی نمی کندوکینه هم عامل بسیاری از گناهان دیگر بوده ویکی از موانع استجابت دعا می باشدواینکه آبادانی آخرت درگرو دل کندن ودر ظاهر با خرابی دنیا همراه است وبه فرموده مولای متقیان علی علیه السلام دنیا وآخرت مثل دو خواهرند که در یک نکاح جمع نشوندوغرور هم تئوری تکبراست که عامل عدم سجده ابلیس به آدم علیه السلام وموجب اخراج آن ملعون از بارگاه خداوند گردید که محرک انسانها درارتکاب تعداد بیشماری از گناهان وجنایتها وظلم ها وستمگری ها است.