موضوع: "اهل بیت علیه السلام"
عید نجات از جاهلیت مبارک
پنجشنبه 99/12/21
عید نبوت آخرین رسول ونبی خدا مبارک
وقتی نوای ملکوتی وحی، در فضای روحانی حرا شکفت، جبرئیل گفت: بخوان!
«نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد»
تو به پیامبری مبعوث شدی؛ با کوله باری از رسالت.
آمدی تا با تبلور حضورت، سرزمین خکشیده حجاز را نفسی دوباره ببخشی.
آمدی تا خار جهل و جهالت را برکنی.
آمدی تا بساط ظلم را برهم زنی.
فرستاده آخرین خدا بر زمین.
«تبارک الله احسن الخالقین».
پیامبری ات مبارک که روح انسانیت را در باغ جان ها شکوفا کردی.
***
حدیث دخترانه
دوشنبه 99/04/02
باسلام وتبریک میلاد حضرت فاطمه معصومه سلام الله وتبریک روز دختر برهمه دخترای خوب ایران عزیز؛ چند حدیث به همین مناسبت از رسول خدا صل الله علیه وآله بیان می کنیم:
رسول خدا صل الله علیه وآله می فرمایند:
مستدرک الوسائل جلد15
1- شخصی که دارای یک فرزنددختر باشداین دختر برای او بهتر از 1000 حج و1000جهاد درراه خدا وبهتراز1000 قربانی شتر وبهتراز 1000 مهمانی دادن است.
2- مرد صاحب فرزند دختر مورد رحمت الهی قرار دارد.
جامع الاخبار صفحه 285
درهرروز 12 برکت ورحمت الهی بر خانه ای که در آن دختران زندگی می کنند نازل می شود وآن منزل مورد زیارت ودیدار ملائکه قرار می گیرد.
توضیح اینکه درصورتی این برکات عائد شخص دختردار می شود که در تربیت صحیح دینی وایمانی او تلاش نموده باشد وفرزند صالحی را به جامعه تحویل دهدکه عامل به احکام وشعائر دین باشد.
فلسفه تشریع امامت در خطبه فدکیه
جمعه 99/03/30
فلسفه تشریع امامت در خطبه فدکیه
حضرت زهرا(س) در خطبه فدکیه پس از حمد و ثنای خداوند، بیان نعمت های الهی، فلسفه آفریننش و فلسفه احکام الهی میفرماید:
1. «و طاعتنا نظاما للملة»؛و اطاعت از ما اهل بیت نظم آیین و شریعت را به دنبال دارد.
این جمله و جمله بعدی عطف بر«فجعل الله الایمان…» است که در همین خطبه آمده است. بنابر این، معنایش اینگونه است: خداوند اطاعت از ما اهل بیت را موجب نظم شریعت قرار داد.
روشن است که اطاعت از اهل بیت(ع) سبب نظم شریعت میشود؛ چرا که تمام مردم اطراف محور دین جمع میشوند و آن محور توسط امامی که عالمترین و با تقواترین و جامع همه کمالات است، تبیین میشود. اهل بیت(ع) نسبت به دین از دیگران آگاهترند و به حقایق قرآن آشناتر؛ زیرا علم آنان به مبدأ وحی متصل است و به طور طبیعی هماهنگی امور دینی در اطاعت از آنان خواهد بود.
2. «و امامتنا أمانا من الفرقة [للفرقة]»؛ و رهبری ما را سبب ایمنی از تفرقه و پراکندگی قرار داد.
در اینجا حضرت فاطمه(س) مسئله امامت را بیان کردهاند و به خلیفه و مردم تذکر دادهاند که امامت و جانشینی پیامبر اسلام(ص) از آن ما است، و خدا آن را برای جلوگیری از تفرقه مردم و جمع شدن دور یک محور قرار داده است. به بیان دیگر، خدای متعال امامت را قرار داده، تا اینکه امت اسلام متفرق نشوند و هر کدام به یک طرف نروند، محوری که عقل نیز آنرا پذیرفته است. وقتی که شخصی از هر جهت؛ از جهت علم، تقوا، تدبیر، عدالت، ارتباط با خدا و … بر دیگران رجحان داشته باشد، طبعا همه باید به سراغ او بروند، وقتی چنین شد، بنابر این تفرقه و پراکندگی به وجود نخواهد آمد.
این سخن الهام گرفته از حدیث ثقلین است که دختر رسول گرامی اسلام(ص) آنرا در خطبه فدکیه مطرح میکند. آنجا که پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرماید؛ اگر بعد از من قرآن و اهل بیت(ع) را الگو قرار دهید و از آنها پیروی نمایید، هرگز دچار گمراهی، ضلالت و تفرقه نخواهید شد.
این دو فقره، در حقیقت بیانگر یک مضموناند و آن اینکه نظام و بقای آیین و شریعت اسلامی و مصون بودن از تفرقه و پراکندگی، در گرو پیروی از رهبری اهل بیت(ع) است.
البته گفتنی است که برخی،در اینجا «ملت» را به «امت» معنا کردهاند که منافاتی با آنچه ما بیان کردهایم ندارد. بدیهی است که هر جامعهای برای نظام و بقا باید دارای قطب فکری باشد که در رأس هرم بتواند تمام افکار و نظرها را به خود جذب کند و خلأ موجود را از این ناحیه بر طرف کند که در این صورت زمینهای برای اختلاف باقی نمیماند.
شریعت و جامعهی اسلامی نیز برای ایمن ماندن از هر گونه اختلاف و پراکندگی در تمام ابعاد، پبروی از اهل بیت و اطاعت از آن بزرگوران را میطلبد؛ چراکه آنان با اتصالی که به منبع وحیانی و عالم غیب دارند، جوابگوی رشد افکار بشری در هر تمام زمینهها، از اقتصاد گرفته تا سیاست، حقوق و… هستند.
آیات مرتبط
سوره النساء (59) : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ۖ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا
قالت السيدة الزهراء (س) في الخطبة الفدكية: “طاعتنا نظاماً للملة و إمامتنا أمانا من الفرقة” كيف نثبت هذا الأمر؟ أي كيف تكون قيادة الأئمة (ع) مؤدية إلى نظم الدين و مانعة من التفرقة؟
لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ
جمعه 99/03/23
نکات ناب اخلاقی از سيره پيامبر (صل الله علیه وآله)
لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کانَ یَرْجُوا اللّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللّهَ کَثِیراً
مسلماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیکوئى بود، براى آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مى کنند.
در سالروز ميلاد فخر کائنات، رسول اعظم، خاتمالنبيين حضرت محمدبن عبدالله چهل نکته ناب از سيره آن حضرت را تقديم ارادتمندان ساحت قدسي نبي عظيمالشان اسلام میکنیم.
1) دائماً متفکر بود
2) اکثر اوقات ساکت بود
3) خلقش نرم بود
4) کسي را تحقير نميکرد
5) دنيا و ناملايمات هرگز او را به خشم نميآورد
6) حقي پايمال ميشد از شدت خشم کسي او را نميشناخت تا اينکه حق را ياري کند
7) هنگام اشاره به تمام دست اشاره ميفرمود
8) وقتي خوشحال ميشد چشمها را به هم مينهاد
9) بيشتر خندههاي آن حضرت تبسم بود
10) ميفرمود حاجت کساني که به من دسترسي ندارند را ابلاغ کنيد
11) هر کس را به مقدار فضيلتي که در دين داشت احترام ميکرد
12) با مردم انس ميگرفت و آنان را از خود دور نميکرد
13) در همه امور اعتدال داشته و افراط و تفريط نميکرد
14) زبان خويش را از بيان سخنان غيرضروري کنترل ميکرد
15) در انجام وظيفه به هيچ وجه کوتاهي نميکرد
16) بافضيلتترين فرد نزد پيامبر خيرخواهترين آنان براي مردم بود
17) پيامبر در هيچ محفل و انجمني نمينشست و برنميخاست جز آنکه به ياد خدا باشد
18) در مجالس جايگاه خاص براي خود برنميگزيد
19) هنگامي که بر جمعي وارد ميشد در جاي خالي مينشست و به ياران خويش دستور ميداد اين گونه عمل کنند.
20) هر کس براي رفع نياز رجوع ميکرد نيازش را برآورده ميکرد يا با کلام دلنشين آن حضرت قانع ميشد.
21) رفتار پيامبر آنقدر نرم بود که مردم او را همچون پدري دلسوز و مهربان ميدانستند و حق همه مردم نزد آن بزرگوار يکسان بود
22) مجلسش مجلس بردباري، حيا، صدق و امانت بود
23) عيبجو نبود و از کسي هم تعريف زياد نميکرد
24) پيامبر نفس خود را از سه چيز پرهيز ميداد جدال، پرحرفي و سخنان غيرضروري
25) هرگز کسي را سرزنش نميکرد
26) در پي لغزشهاي مردم نبود
27) سخن نميگفت مگر در جايي که اميد ثواب در آن وجود داشت
28) سخن کسي را قطع نميکرد مگر اين که از حد متعارف تجاوز ميکرد
29) به آرامي و متانت گام برميداشت
30) کلامش مختصر، جامع، آرام و شمرده بود و آهنگ صدايش از همه مردم زيباتر بود
31) رسول خدا (ص) شجاعترين، بهترين و سخاوتمندترين مردم بود
32) پيامبر در تمام حالات و در برابر همه مشکلات شکيبا بود
33) پيامبر بر روي زمين مينشست و غذا ميخورد
34) با دست خويش کفش خود را وصله ميزد و جامه خود را با دست خود ميدوخت
35) آنقدر از ترس خدا ميگريست که جاي نماز آن حضرت نمناک ميشد
36) هر روز هفتاد بار استغفار ميکرد
37) لحظهاي از عمر بابرکت خويش را بيهوده نميگذرانيد
38) ديرتر از همه مردم به خشم ميآمد و زودتر از همه راضي ميگشت
39) با ثروتمندان و تهيدستان يکسان دست ميداد و مصافحه ميکرد وقتي به کسي دست ميداد بيش از او دست خويش را باز نميکشيد
40)با مردم شوخي ميکرد تا مردم را خوشحال سازد.
انشاءالله که عامل به سیره آن حضرت باشیم.
تکمیل بحث حدیث قدسی راحتی در بهشت
شنبه 99/03/03
راحتی در بهشت
بعد میفرماید «و إنّي وَضَعتُ الرَّاحَةَ فِي الجَنَّةِ وَ النَّاسُ يَطلُبُونَهُ فِي الدُّنيَا فَلَم يَجِدُوهَا » من محل استراحت را بهشت قرار دادم، مردم آن را در دنیا جستجو میکنند.
دنیا جای استراحت و راحت طلبی نیست. اجازه بدهید این نکته را عرض کنم، إن شاء الله از باب تعریف نباشد.
بعد از رحلت والد ما(رض) شاید این مسأله برای من دو سه ساعت یا کمتر از یک نصف روز پیش آمد که من فکر کردم هیچ مسئولیتی ندارم و تا الان که ایشان بوده مسئولیتهای فراوان بوده، انتظارات و توقعات بوده و باید کار میکردیم. به خودم گفتم اگر من یکی دو درس بگویم، بقیهاش را هم استراحت میکنم. میخواهم بگویم این افکار پیش آمده و خدا لطف کرد. این مرکز فقهی که هم در قم است، هم در مشهد است، هم در افغانستان است و هم در سوریه است، یا بخش فرهنگی عظیمی که داریم که واقعا فعال است، بخش کلام و تخصصی که داریم، یا کارهای زیاد دیگری که بحمدالله هست، گفتم ما نسبت به اینها مسئولیتی نداریم، برویم راحت زندگی کنیم.
بعد از مدتی واقعا لطف خدا بود که گفتم اگر این کار را کردم، چه جوابی برای خدا دارم؟! اگر فرض کنید یک روز بشود این مرکز فقهی را اداره کرد، من حجت ندارم برای اینکه همان یک روز را هم تعطیل کنم. واقعا خدا لطف کرده است. این حالت برای انسان پیش میآید.
گاهی اوقات انسان میخواهد راحت طلبی کند. اما اگر این روایت مدّ نظر ما باشد که جای راحت طلبی دنیا نیست، در دنیا تا میتوانیم زحمت بکشیم و کار کنیم، آن کسی که بالاترین قدرت را دارد با آن کسی که هیچ قدرتی ندارد هردو از نظر راحت طلبی یکسان هستند. یعنی دنیا اصلاً جای راحتی نیست. او یک نوع مشکلات دارد و این هم یک نوع مشکلات دارد. راحتی در آخرت و در جنت است.
پس بیاییم این را واقعا از زندگی خودمان محو کنیم. البته این که میگویم راحت طلب نباشم، معنایش این نیست که دیگر اصلا استراحت را بطور کلی ترک کند و به فکر راحتی نباشیم.